
يزيد شناسي
شناخت دشمن باعث شناخت مظلوم طرف مقابل ميشود. با شناخت يزيد- حاكم فاجر زمان امام حسين(عليه السلام)- ميتوان امام و چرايي شهادت ايشان در كربلا را شناخت.
شناسنامه يزيد
یزید بن معاویه بن صخر بن حرب بن أمیه بن عبد شمس بن عبد مناف در ۲۶ هجری در الماطرون شام متولد شد. او پسر معاویة بن ابیسفیان و میسون بنت بحدل بود.
پدر يزيد اولين خليفه اموي بود كه بعد از پدرش به عنوان
دومين خليفه اموي بر سلطنت نشست. معاويه او را در سال 56 هجري به ولايتهدي برگزيد. او نخستین کسی بود که به دلیل رابطه خونی به عنوان خلیفه معرفی شد و پس از او، این امر به یک سنت تبدیل شد. مدت سلطنت او سه سال و 6 ماه است. در 14 ربيع الاول سال 64 هجري، ۱۲ نوامبر ۶۸۳ در حوارین، منطقهای در شام، در سن 38 سالگي با روايات گوناگوني در گذشت.
یزید دوران نوجوانی خود را در میان قبیله مادرش، قبیله کلب، سپری کرد. در جوانی بهارها را همراه خویشان بدویاش در بادیه میگذراند و مابقی سال را در معیت درباریان یونانی و شامی پدرش. او در چندین نبرد از فتوحات اسلامی (نبردهای پیاپی مسلمانان و امپراتوری روم حضور داشت. یزید در محاصره قسطنطنیه در ۶۷۰ میلادی حضور داشت. او همچنین چندین مرتبه راهی سفر حج شده بود.
داستان ولايتهدي يزيد
معاويه خواست مغيره بن شعبه را از حكومت عزل و سعيد بن عاص را به جاي او نصب كند. مغيره آگاه شد و به شام نزد يزيد رفت و گفت بزرگان اصحاب پيغمبر و اعيان قريش همه مردند و فرزندان آنان جاي ايشان را گرفتهاند. تو از همة آنان برتري؛ چرا معاويه براي تو از مردم بيعت نميگيرد. يزيد گفت: پنداري اين كار درست است؟ گفت: آري. يزيد به معاويه خبر برد. معاويه مغيره را طلبيد و گفت: اين كار از چه كسي بر ميآيد؟ گفت: بيعت كوفه را من و بيعت بصره را زياد تعهد ميكنيم و چون اين دو شهر بيعت كردند، كسي مخالفت نخواهد كرد. معاويه گفت: بر سر كار خود رو. مغيره پس از بازگشت به كوفه گروهي از هواخواهان آل اميه را طلبيد و به آنان مالي فراوان داد و ايشان را به سركردگي پسر خود نزد معاويه فرستاد تا از او بخواهند يزيد را به ولايتعهدي برگزيند؛ چون به شام رسيدند معاويه گفت در اين كار شتاب مكنيد و پسر مغيره را گفت: پدرت دين اين مردم را به چند خريد؟ گفت: به سي هزار درهم. گفت آسان خريده است.
سرانجام بيعت يزيد پايان يافت؛ چون معاويه درگذشت مردم همگي از يزيد اطاعت كردند جز چهار تن كه بيعت او را انكار كردند: امام حسين بن علي(عليه السلام)، عبدالله بن زبير، عبد الرحمان بن ابي بكر و عبدالله بن عمر.
يزيد به وليد بن عتبه نامه نوشت كه اين چهار تن را بگير تا با من بيعت كنند و اگر انكار نمايند همانجا بكش.(لغت نامه دهخدا،ج14،ص21031)
ولید به سراغ مروان بن حکم رفت و از او راهنمایی خواست.
مروان پاسخ داد که حسین و ابن زبیر خطرناکند و باید بازور از آنها بیعت گرفت، ولی ابن عمر را تنها رها کرد که خطری از جانب او نیست. سپس ولید امام حسین(عليه السلام) و ابن زبیر را به دیدار خود احضار کرد؛ امام حسین (عليه السلام) به ملاقات او رفت؛ اما ابن زبیر از آن سر باز زد. امام حسین(عليه السلام) در یک ملاقات نیمهخصوصی با ولید و مروان دیدار کرد که در آن، از مرگ معاویه و به خلافت رسیدن یزید آگاه شد. سپس از امام حسین(عليه السلام) خواستند تا با خلیفه جدید بیعت کند و در پاسخ، حسین گفت که بیعت کردن در خلوت کافی نیست و چنین کاری باید در حضور مردم انجام گیرد. ولید موافقت کرد، اما مروان معتقد بود که امام حسین(عليه السلام)تا زمان بیعت کردن زندانی شود. امام حسین (عليه السلام) مروان را ملامت کرد و صحیح و سالم مجلس را ترک کرد. امام حسین(عليه السلام) مردان مسلحی را با خود به آنجا برده بود تا در صورتی که مقامات قصد دستگیری او را داشتند وارد عمل شوند. پس از خروج امام حسین(عليه السلام)، مروان ولید را سرزنش کرد؛ ولید نیز در پاسخ گفت که «در روز رستاخیز، کسی که مسئول ریختن خون حسین باشد از بخشش خدا بینصیب خواهد ماند»، با این حال، مشخص نیست که تاریخدانان مسلمان چگونه از گفتگوی خصوصی ولید و مروان آگاه شدهاند. همان شب، عبدالله بن زبیر به مکه رفت. صبح ولید هشتاد سوار را به دنبال او فرستاد، اما او گریخت. امام حسین(عليه السلام) نیز، بدون اینکه بیعت کند، راه مکه را در پیش گرفت. یزید که از این شکست ولید ناراضی بود، او را از فرمانداری مدینه برکنار و عمرو بن سعید را جایگزین او کرد. عبدالرحمن بن ابوبکر، عبدالله بن عمر و عبدالله بن عباس، برخلاف امام حسین (عليه السلام) و ابن زبیر، با یزید بیعت کردند.
ويژگي منحصر به فرد يزيد
مورخان گفتهاند: اولين بار يزيد به طور آشكار با احكام و قوانين ديني به مخالفت برخاسته و حرمت ها را زير پا نهاده است. در دربار موسيقي و شراب حلال و روا بود و سگ بازي و ميمون بازي رسم حاكم شد. شاعران و آوازخوانان و نوازندگان در عصر او به دربار خلفاء راه و جائي يافتند. أخطل و جرير دو شاعر بزرگ عرب براي اولين بار به او پيوستند و او به ويژه أخطل شاعر مسيحي را در پناه گرفته و از او حتي در مقايسهي با اسلام- حمايت ميكرد. اينها بدعتهاي تازه بود و در گذشته هيچ كدام به چنين شكلي سابقه نداشت.
در ايام حاكميت او آوازهخواني در مكه و مدينه رواج يافته و وسائل موسيقي و لهو و لعب به كار ميرفت و مردم به آشكاري شراب ميخوردند. او از از غلام بچگان و كنيزكان آوازهخوان استفاده ميكرد. لباسهاي زربفت به تن بوزينگان و غلامان ميپوشاند آنها را به مسابقه واميداشت، اگر ميموني ميمرد بر آن اندوهگين ميشد.
(محمد علي جاودان،عاشورا، چونه و چرا،ص46-47)
جرمهاي بزرگ يزيد
يزيد سه جرم بزرگ در دوران خلافتش مرتکب شد:
او در سال اول حکومتش امام حسین (عليه السلام) و اهل بیت پیامبر (صلي الله) را کشت و در سال دوم حرمت حرم رسول خدا (صلي الله) مدینه را شکست و آن را سه روز تمام بر سپاهیانش حلال کرد. در سال سوم کعبه را مورد تاخت و تاز قرار داد و آن را به آتش کشید.
یزید با توجه به اين خصلتها و جرمها نسبت به دین بیاعتنا بوده و شایسته رهبری جهان اسلام نداشت. سید جعفر شهیدی مورخ معاصر شیعی از جمله دلایل اصرار امام حسین (عليه السلام) به بیعت نکردن با یزید را «بدعتها، انحرافات از دین اسلام، حلال شدن حرامها، حرامشدن حلالها، سلطنتی و اشرافی شدن حکومت،و عدم صلاحیت اخلاقی و مذهبی یزید» برای خلافت میداند.
واحد پژوهش حوزه علميه فاطمه الزهرا (سلام الله عليها)اردكان