زندگینامه ابن ابی الحدید
عزالدین ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن محمد بن محمد بن محمد بن حسین بن ابیالحدید مداینی، متکلم، مورخ، شاعر، فقيه شافعي، اصولي معتزلي و از علماي قرن هفتم هجري است.
در اول ذیالحجه ۵۸۶ق/۱۱۹۱م، در مدائن به دنیا آمد در همان شهر پرورش یافت. به مناسبت نزدیکی با ابن علقمی، وزیر شیعه مستعصم عباسی، در شمار کاتبان دیوان دارالخلافة درآمد. وی ابتدا کتابت دارالتشریفات را برعهده داشت. در ۶۲۹ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتی بعد کاتب دیوان گردید. در صفر ۶۴۲ق بهعنوان ناظر حله تعیین شد. سپس خواجۀ «امیر علاءالدین طَبّرْس» گردید و پس از آن ناظر بیمارستان عَضُدی و سرانجام ناظر کتابخانههای بغداد شد.
ابن ابیالحدید روابط نزدیکی با ابن علقمی داشت و او و برادرش از حمایت وزیر برخوردار بودند. از اینرو، هنگامی که شرح نهج البلاغه و قصاید السبع را منتشر کرد، هدیههایی دریافت نمود. در ۶۴۲ق در نخستین یورشهای مغول به بغداد که سپاه عباسی به فرماندهی شرف الدین اقبال شرابی سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شکست داد، ابن ابی الحدید پیروزی سپاه بغداد را نتیجه تدبیر ابن علقمی دانست و قصیدهای در تهنیت و ستایش وی سرود که ابیاتی از آن در شرح نهج البلاغه ثبت است. در واقعه در حمله هلاکو خان به بغداد در ۶۵۵ق، ابن ابیالحدید و برادرش موفقالدین به دست مغولان گرفتار شدند و محکوم به قتل شد؛ ولی به وساطت ابن علقمی و خواجه نصیرالدین طوسی از مرگ نجات یافت.
ابن ابیالحدید اندکی پس از سقوط بغداد به دست مغولان در بغداد از دنیا رفت. در تاریخ وفات او میان مورخان اختلاف است و در برخی منابع سال ۶۵۵ق و در برخی دیگر، سال ۶۵۶ق ذکر کردهاند.
تحصیلات اولیه وی در زادگاهش یعنی مدائن بود. و در همانجا علم کلام و اصول را ياد گرفت. در اوايل جواني به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد که بيشتر آنها شافعي مذهب بودند، به کسب علم و دانش پرداخت. در محافل ادبي و علمي شرکت مي کرد و به قولي او “معتزلي جاحظي” شد و در زمره عالمان آن زمان درآمد.
ابن ابیالحدید در شعر طبعی رسا داشت و در انواع مضامین شعر میگفت؛ ولی مناجات و اشعار عرفانی او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاریخ صدر اسلام نیز گسترده بود. علامه حلی (درگذشت ۷۲۶ق) از پدر خود و او از ابن ابی الحدید روایت کردهاند.
وی در اصول، معتزلی و در فروع، شافعی بود و گفته شده است که مشربی میان تسنن و تشیع برگزیده بود. در مباحث عقیدتی خود در شرح نهج البلاغه به موافقت با جاحظ تصریح دارد؛ به همین لحاظ او را معتزلی جاحظی شمردهاند. بررسی شرح نهج البلاغه او نشان میدهد که برخلاف نظر ابن کثیر که وی را شیعی غالی شمرده است، میتوان او را معتزلی معتدلی دانست. او در آغاز کتابش اتفاق همه شیوخ معتزلی خود (متقدمان، متأخران، بصریان و بغدادیان) را بر صحت شرعی بیعت با ابوبکر نقل میکند و تصریح مینماید که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نصّی بر آن بیعت وارد نشده، بلکه تنها انتخاب مردم که هم به اجماع و هم به غیر اجماع راه تعیین پیشوا شمرده شده، موجب صحت آن است.
او با وجود اين که ظاهراً سني مذهب بود، اما ارادت خاصي به اميرمومنان علی (علیه السلام) داشت و به پيروي از مکتب معتزله، او را افضل از خلفاي سه گانه ميداند و تصريح مي کند که آن حضرت هم در کثرت ثواب و هم در فضايل و خصال حميده، از ديگران افضل است. اين موضوع در کتابش کاملاً مشهود است.
شهرت ابن ابی الحدید به شرحی است که بر کتاب نهج البلاغه نوشته است. شرح نهج البلاغه او بلاخص از جهت مباحث تاریخی که در آن مطرح نموده است، حائز اهمیت است.
یکی دیگر از کارهای او در این شرح توجه به معاني الفاظ و مستندسازي آنها با کمک آراي لغويان و کتاب هاي لغوي است. شرح مفردات، ترکيبات، اعراب، آرايه هاي ادبي، ذکر شاه بيتهاي اديبانه، هنري، فصيح، بليغ و موزون آن از جمله کارهاي مهم ابن ابي الحديد در این شرح مي باشد.
ابن ابي الحديد از زمره ي شاعران مي باشد. ابن ابي الحديد در شعر طبعي رسا داشت و انواع شعر را مي سرود. ولي مناجات و اشعار عرفاني او مشهورتر است.
از آثار دیگر اوالفلک الدائر علی المثل السائر، که نقدی است بر کتاب المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، از ضیاءالدین ابوالفتح معروف به ابن اثیر جزری موصلی (۵۵۸ -۶۳۷ق). این کتاب از آثار مهم در بلاغت و از کتب معتبر در نقد است. این کتاب در ۱۳ روز نوشته شده است.
السبع العلویات یا قصائد السبع العلویات، که ابن ابی الحدید آن را در ۶۱۱ق به نام ابن علقمی در مداین سرود. موضوع قصاید را مدح پیغمبر(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی(علیه السلام)، فتح خیبر، فتح مکه و شهادت امام حسین(علیه السلام)، تشکیل میدهد. این کتاب بارها چاپ شده است (بمبئی، ۱۳۰۵، ۱۳۱۶ق؛ قاهره، ۱۳۱۷ق؛ بیروت، ۱۳۷۴ق). ابن حماد علوی، شمس الدین محمد بن ابی الرضا، رضی استرآبادی، (د ۶۸۶ق/ ۱۲۸۷م)، محفوظ بن وشاح حلی و جمعی دیگر بر این قصاید شرح نوشتهاند.
یکی از این هفت قصیده، قصیده «عینیه» در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام)، است که با طلا اطراف ضریح امام نگاشته شده است.
نظم کتاب الفصیح ثعلب که ابن ابی الحدید آن را در یک شبانه روز به نظم آورد. این کتاب که اصل آن از ابوالعباس احمد بن یحیی معروف به ثعلب کوفی نحوی (۲۰۰-۲۹۱ق) است، کتاب کوچکی در لغت است که مورد توجه بسیار واقع شده است.
وی همچنین المستصفی من علم الاصول غزالی را نقد کرده و آیات البینات زمخشری در علم کلام، منظومه ابن سینا در طب را شرح کرده است.
او معاصر خلفاي عباسي و از رجال دربار بود و به مناسبت نزديکي با مويدالدوله محمد بن محمد بن عبدالکريم قمي، معروف به (ابن علقمي) وزير اديب و دانشمند مستعصم، آخرين خليفه عباسي در شمار کاتبان ديوان دارالخلافه درآمد و کتاب خود را به نام (ابن علقمي) نوشت. او نيز براي تاليف اين کتاب، صد هزار دينار به او صله داد.
سال 642 در حمله مغولان به بغداد اسير شد ولي به واسطه وساطت بعضي از بزرگان اين شهر از جمله خواجه نصيرالدين طوسي و علماي بغداد آزاد شد. او در همين سال 642 هـ.ق به عنوان ناظر حله، انتخاب سپس «خواجه» اميرعلاءالدين طبرس و بعد ناظر بيمارستان عضدي و سرانجام در کتابخانه هاي بغداد به نظارت پرداخت. او در شنا و شکار و تيراندازي بسيار مهارت داشت.
از ویژگی های منحصر به فرد ابن ابی الحدید آن است که با وجود منصب های دولتی که داشت هیچ وقت خود را از کسب علم و دانش کنار نکشیده تا جائی که حتی در تاریخ اسلام نیز یکی از کم نظیرها گردید.
ابن ابی الحدید درباره برپاکنندگان جنگ جمل میگوید: همه اینها از نظر یاران معتزلی ما، نابودند به جزعائشه و طلحه و زبیر؛ زیرا این سه توبه کردند و بدون توبه، حکم اینها بهخاطر اصرارشان بر بغی، دوزخ است.
او درباره لشکریان شام در صفین مینویسد: همگی آنها از نظر یاران معتزلی ما نابودند؛ زیرا بر بغی پای فشردند و مرگشان نیز بدینحال بود؛ خواه سران آنها و خواه پیروانشان . همچنین درباره خوارج مینویسد: آنها از نظر یاران معتزلی ما بدون اختلاف نظر در دوزخاند. بهطورکلی، یاران ما هر فاسقی را که در حال فسق بمیرد، دوزخی میدانند و شکی نیست که باغی و خروجکننده بر امام حق، فاسق است.