هر کسی در زندگی به اصول و مبانی پایبند است که براساس آن رفتار میکند و زیر ساخت زندگی او را تشکیل میدهد. حضرت صادق(ع) زیرساختها و زیربناهای فکری و عملی دارد که توجه به آن برای همه میتواند مفید و سازنده باشد. در حدیثی چنان آمده :«به امام صادق گفته شد بر چه چیزی امر و [زندگی] خود را بنا ساختهای(زیر ساخت زندگی شما چیست؟) فرمود: بر چهر چیز:1- فهمیدم که کار من را دیگری انجام نمیدهد، پس ( در راه انجام کارهای خود تلاش کردم؛2- دانستم که خدای عزیز و جلیل بر من آگاهی دارد( و بر کارم حاضر و ناظر است)، پس حیا کردم ( و گناه نکردم)؛ 3- باور کردم که روزی من را دیگری نمیتواند بخورد؛ از این رو آرام شدم( و حرص و جوش نزدم)؛ 4- یقین کردم که پایان کار من مرگ است پس خود را برای مرگ آماده کردم.»(علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص228)
آری انسان بداند که«لیس للانسان الا ما سعی و ان سعیه سوف یری؛ برای انسان بهرهای جز کوشش او نیست و به راستی سعیاش (به صورت پاداش) دیده میشود»(نجم، 39و 40) و بداند که «و ان الیوم عمل و لاحساب و غدا حساب و لا عمل؛ امروز روز عمل و کار است بدون حسابرسی و فردا حسابرسی است بدون اینکه (قدرت بر) انجام عمل داشته باشد.»(نهج البلاغه/ خطبه 42)
هر کس بداند که کار او را دیگری انجام نخواهد داد، در این دنیا برای آخرت تلاش میکند. اگر انسان بداند که تمام کارهای او، حتی فکر و اندیشه او تحت نظر «علیم خبیر» و «عالم بالخفیات» و ماموران اوست هرگز خلافی از او سر نخواهد زد.
اگر فرد بداند که دیگری با زرنگی و کلاهبرداری و با حرص و ولع روزی من را نمیتواند بخورد و تصاحب کند غصه و جوش و حرص و ولع نمیزند؛ از این رو از نظر روحی آرام میشود. اگر شخصی بداند و یقین کند که پایان دنیا مرگ است با انجام واجبات، ترک محرمات، ادای حقوق الهی و مردم و نیکو کردن اخلاق و فراهم کردن زاد و توشه، خود را برای آخرت آماده میکند.